معنی فارسی nabobisms
B1افعال یا ویژگیهای کسانی که نبا هستند، نشاندهنده اشرافیت.
Plural of nabobism; behaviors or attitudes characteristic of a nabob.
- NOUN
example
معنی(example):
منتقدان برای نبوکیهای ثروتمندان احساس نفرت کردند.
مثال:
Critics expressed disdain for the nabobisms of the rich.
معنی(example):
فرهنگ نبوکیها در برخی از دایرههای نخبگان رایج است.
مثال:
The culture of nabobisms is prevalent in some elite circles.
معنی فارسی کلمه nabobisms
:
افعال یا ویژگیهای کسانی که نبا هستند، نشاندهنده اشرافیت.