معنی فارسی nabobship
B1موقعیت یا مقام ناباب، که شامل قدرت و ثروت است.
The position or rank of a nabob, characterized by wealth and power.
- NOUN
example
معنی(example):
پس از موفقیتهایش، به او مقام ناباب شپ اعطا شد.
مثال:
He was granted nabobship after his successful exploits.
معنی(example):
ناباب شپ دارای مسئولیتها و همچنین امتیازات است.
مثال:
Nabobship comes with responsibilities as well as privileges.
معنی فارسی کلمه nabobship
:
موقعیت یا مقام ناباب، که شامل قدرت و ثروت است.