معنی فارسی nacred

B2

نکر دار به سطحی اطلاق می‌شود که مانند صدف نکر درخشش و زیابیی دارد.

Referring to a pearlescent quality resembling nacre.

example
معنی(example):

صدف نکر دار در نور خورشید درخشش می‌زد.

مثال:

The nacred shell glimmered in the sunlight.

معنی(example):

او به سطح نکر دار مروارید تحسین کرد.

مثال:

She admired the nacred surface of the pearl.

معنی فارسی کلمه nacred

: معنی nacred به فارسی

نکر دار به سطحی اطلاق می‌شود که مانند صدف نکر درخشش و زیابیی دارد.