معنی فارسی nacrine
B1نوعی ترکیب شیمیایی که ممکن است به نکر مرتبط باشد.
A term used for substances derived from or relating to nacre.
- NOUN
example
معنی(example):
ترکیب نکری در آزمایش استفاده شد.
مثال:
The nacrine compound was used in the experiment.
معنی(example):
او تأثیرات نکری بر زندگی دریایی را مورد تحقیق قرار داد.
مثال:
She researched the effects of nacrine on marine life.
معنی فارسی کلمه nacrine
:
نوعی ترکیب شیمیایی که ممکن است به نکر مرتبط باشد.