معنی فارسی nailsick

B1

احساس ناخوشی یا ضرر به ناخن‌ها به دلیل فشار یا کار زیاد.

A term describing discomfort or pain in the nails, often due to overuse.

example
معنی(example):

بعد از کار زیاد، حس ناخوشی در ناخن‌ها داشتم و باید استراحت می‌کردم.

مثال:

After too much work, I felt nailsick and had to rest.

معنی(example):

ساعات طولانی او را ناخوش کرد، بنابراین یک استراحت کرد.

مثال:

The long hours made her nailsick, so she took a break.

معنی فارسی کلمه nailsick

: معنی nailsick به فارسی

احساس ناخوشی یا ضرر به ناخن‌ها به دلیل فشار یا کار زیاد.