معنی فارسی naissant

B2

به معنای در حال ظهور یا شروع، به روند یا پدیده‌ای اشاره دارد که تازه شروع به توسعه کرده باشد.

Refers to something that is emerging or coming into existence.

adjective
معنی(adjective):

Jessant

example
معنی(example):

فناوری نوپای نایسانت وعده می‌دهد که ارتباطات را متحول کند.

مثال:

The naissant technology promises to revolutionize communication.

معنی(example):

آنها در یک استارتاپ نوپای متمرکز بر انرژی تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری کردند.

مثال:

They invested in a naissant startup focused on renewable energy.

معنی فارسی کلمه naissant

: معنی naissant به فارسی

به معنای در حال ظهور یا شروع، به روند یا پدیده‌ای اشاره دارد که تازه شروع به توسعه کرده باشد.