معنی فارسی nake

B2

نَک کردن، به معنای شکل دادن یا تکمیل کردن سطحی از یک شی.

To shape or refine the surface of something.

example
معنی(example):

هنرمند دوست دارد مجسمه‌هایش را نَک کند.

مثال:

The artist likes to nake his sculptures.

معنی(example):

نَک کردن سطح، به آن یک پایان زیبا می‌دهد.

مثال:

To nake the surface will give it a nice finish.

معنی فارسی کلمه nake

: معنی nake به فارسی

نَک کردن، به معنای شکل دادن یا تکمیل کردن سطحی از یک شی.