معنی فارسی nakedly

B2

به طور عریان، بدون هیچ گونه پوشش یا تزیین، به شکلی صریح و واضح.

In a way that is open and honest, without any pretense.

example
معنی(example):

او نظراتش را به طور عریان بدون هیچ گونه تزیینی بیان کرد.

مثال:

He stated his opinions nakedly without any embellishments.

معنی(example):

او احساساتش را به طور عریان بیان کرد و خود واقعی‌اش را نشان داد.

مثال:

She expressed her feelings nakedly, revealing her true self.

معنی فارسی کلمه nakedly

: معنی nakedly به فارسی

به طور عریان، بدون هیچ گونه پوشش یا تزیین، به شکلی صریح و واضح.