معنی فارسی nameable
B1قابل نامگذاری؛ توانایی آنکه با نام خاصی شناسایی شود.
Capable of being given a name; identifiable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تمام محصولات ما قابل نامگذاری و منحصر به فرد هستند.
مثال:
All our products are nameable and unique.
معنی(example):
هر خلق و خوی به گونهای متفاوت قابل نامگذاری است.
مثال:
Each creation is nameable in a different way.
معنی فارسی کلمه nameable
:
قابل نامگذاری؛ توانایی آنکه با نام خاصی شناسایی شود.