معنی فارسی nammad

B1

نامی یا واژه‌ای خاص که معمولاً به چیزی خاص اشاره دارد.

A specific name or term that often refers to something particular.

example
معنی(example):

مبدا ناممد نامشخص است و مورد بحث میان دانشمندان قرار دارد.

مثال:

The nammad's origins are unclear and debated among scholars.

معنی(example):

آنها در متون باستانی به ناممد ار references فراوانی یافتند.

مثال:

They found many references to nammad in ancient texts.

معنی فارسی کلمه nammad

: معنی nammad به فارسی

نامی یا واژه‌ای خاص که معمولاً به چیزی خاص اشاره دارد.