معنی فارسی nana

A2 /ˈnɑːnə/

نانا، اصطلاحی محبت‌آمیز برای مادر بزرگ، معمولاً در خانواده‌ها استفاده می‌شود.

A colloquial term for grandmother, expressing affection or endearment.

noun
معنی(noun):

A banana

معنی(noun):

A fool

مثال:

You look a right nana dressed up like that.

example
معنی(example):

نانا به‌طور معمول اصطلاحی محبت‌آمیز برای مادربزرگ است.

مثال:

Nana is often a term of endearment for a grandmother.

معنی(example):

در آخر هفته به دیدن نانایم رفتم.

مثال:

I visited my nana over the weekend.

معنی فارسی کلمه nana

: معنی nana به فارسی

نانا، اصطلاحی محبت‌آمیز برای مادر بزرگ، معمولاً در خانواده‌ها استفاده می‌شود.