معنی فارسی nancy boy

B1

اصطلاحی توهین‌آمیز برای مردانی که به‌طور ظاهری یا رفتاری نرم یا زنانه به نظر می‌رسند.

A derogatory term for a man or boy perceived as effeminate.

noun
معنی(noun):

An effeminate man, especially a homosexual.

example
معنی(example):

به‌خاطر نانسی‌بودنش مورد تمسخر قرار گرفت.

مثال:

He was teased for being a nancy boy.

معنی(example):

اصطلاح 'نانسی‌ پسر' به‌طور معمول به‌صورت تحقیرآمیز استفاده می‌شود.

مثال:

The term 'nancy boy' is often used in a derogatory manner.

معنی فارسی کلمه nancy boy

: معنی nancy boy به فارسی

اصطلاحی توهین‌آمیز برای مردانی که به‌طور ظاهری یا رفتاری نرم یا زنانه به نظر می‌رسند.