معنی فارسی nannoplanktonic
B2موجودات پلانکتونی که بسیار کوچک و نقش اساسی در اکوسیستم‌های آبی دارند.
Referring to those planktonic organisms that are very small and play a key role in aquatic ecosystems.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جامعه نانوپلانکتونیک نقش حیات‌بخشی در چرخه کربن دارد.
مثال:
The nannoplanktonic community plays a vital role in carbon cycling.
معنی(example):
این موجودات نانوپلانکتونیک در تمام اقیانوس‌های جهان یافت می‌شوند.
مثال:
These nannoplanktonic organisms are found throughout the world's oceans.
معنی فارسی کلمه nannoplanktonic
:
موجودات پلانکتونی که بسیار کوچک و نقش اساسی در اکوسیستم‌های آبی دارند.
