معنی فارسی nanocephalous

B1

وضعیت نانوcephalous به ناهنجاری در اندازه سر اشاره دارد که لازم است مراقبت‌های ویژه‌ای در نظر گرفته شود.

Referring to a condition characterized by a small head size.

example
معنی(example):

وضعیت نانوcephalous نیاز به نظارت دقیق متخصصان بهداشت دارد.

مثال:

The nanocephalous condition requires careful monitoring by health professionals.

معنی(example):

بیماران با تشخیص نانوcephalous معمولاً با چالش‌های منحصر به فردی مواجه هستند.

مثال:

Patients with a nanocephalous diagnosis often face unique challenges.

معنی فارسی کلمه nanocephalous

: معنی nanocephalous به فارسی

وضعیت نانوcephalous به ناهنجاری در اندازه سر اشاره دارد که لازم است مراقبت‌های ویژه‌ای در نظر گرفته شود.