معنی فارسی nanosciences
B2علوم نوین که به بررسی و استفاده از مواد در مقیاس نانو (یک میلیاردم متر) میپردازد.
A field of science that studies and utilizes materials at nanoscale dimensions.
- noun
noun
معنی(noun):
The underlying science of nanotechnology.
example
معنی(example):
نانوساینسها مواد را در سطح مولکولی مطالعه میکنند.
مثال:
Nanosciences study materials on a molecular level.
معنی(example):
پژوهشگران در نانوساینسها فناوریهای جدیدی برای پزشکی بررسی میکنند.
مثال:
Researchers in nanosciences explore new technologies for medicine.
معنی فارسی کلمه nanosciences
:
علوم نوین که به بررسی و استفاده از مواد در مقیاس نانو (یک میلیاردم متر) میپردازد.