معنی فارسی nap hands
B1دستهایی که پس از خواب کوتاه بیحالت و خوابآلود میشوند.
Hands that feel lethargic or heavy after a nap.
- NOUN
example
معنی(example):
او آنقدر خسته بود که دستانش خوابآلود بودند.
مثال:
He was so tired that he had nap hands.
معنی(example):
بعد از خواب کوتاه، دستانش سنگین بودند.
مثال:
After the nap, she had nap hands that felt heavy.
معنی فارسی کلمه nap hands
:
دستهایی که پس از خواب کوتاه بیحالت و خوابآلود میشوند.