معنی فارسی naphthalise
B1عملی که در آن یک ماده با نفتالین تحت تاثیر قرار میگیرد یا ترکیب میشود.
To treat or combine a substance with naphthalene.
- VERB
example
معنی(example):
نفتالین کردن یک ماده به معنای درمان آن با نفتالین است.
مثال:
To naphthalise a substance means to treat it with naphthalene.
معنی(example):
آنها مجبور بودند نمونه را قبل از تحلیل نفتالین کنند.
مثال:
They had to naphthalise the sample before analysis.
معنی فارسی کلمه naphthalise
:
عملی که در آن یک ماده با نفتالین تحت تاثیر قرار میگیرد یا ترکیب میشود.