معنی فارسی napkined

B1

به معنای استفاده مناسب از دستمال سفره در مواقع رسمی یا مهمانی‌هاست.

Dressed or equipped with a napkin, especially in a formal dining context.

example
معنی(example):

او در شام رسمی به خوبی دستمال سفره‌دار بود.

مثال:

He was well napkined at the formal dinner.

معنی(example):

همه مهمانان برای وعده غذایی مجلل دستمال سفره‌دار بودند.

مثال:

The guests were all napkined for the elegant meal.

معنی فارسی کلمه napkined

: معنی napkined به فارسی

به معنای استفاده مناسب از دستمال سفره در مواقع رسمی یا مهمانی‌هاست.