معنی فارسی narciss
B1نارسیس به فردی اطلاق میشود که به شدت به خود و تصویرش علاقمند است.
A term to describe a person who is excessively interested in their own appearance and self.
- NOUN
example
معنی(example):
او به دلیل وسواسش به خود، اغلب به عنوان نارسیس شناخته میشد.
مثال:
He was often called a narciss due to his obsession with himself.
معنی(example):
اصطلاح نارسیس گاهی در بحثهای هنری به کار میرود.
مثال:
The term narciss is sometimes used in artistic discussions.
معنی فارسی کلمه narciss
:
نارسیس به فردی اطلاق میشود که به شدت به خود و تصویرش علاقمند است.