معنی فارسی narcomatous

B1

موضوعی که مرتبط با حالت خواب‌مانند ناشی از مخدرها باشد.

Pertaining to or characterized by narcoma, often relating to symptoms or states caused by narcotics.

example
معنی(example):

بیماران ممکن است در صورت قرارگیری در معرض دوزهای بالا از مواد مخدر، علائم نارکوماتوز را تجربه کنند.

مثال:

Patients may experience narcomatous symptoms if exposed to high doses of narcotics.

معنی(example):

اثرات نارکوماتوز دارو در آزمایش‌های بالینی مشاهده شد.

مثال:

The narcomatous effects of the drug were observed in clinical trials.

معنی فارسی کلمه narcomatous

: معنی narcomatous به فارسی

موضوعی که مرتبط با حالت خواب‌مانند ناشی از مخدرها باشد.