معنی فارسی narkier

B1

شخصی که بیشتر از دیگران از اطرافیان خود خبر می‌دهد و به مقامات گزارش می‌کند.

More inclined to inform on others, particularly to authorities.

adjective
معنی(adjective):

Irritated, in a bad mood; disparaging.

example
معنی(example):

او معمولاً نسبت به همکلاسی‌هایش بیشتر خبر می‌دهد.

مثال:

She tends to be narkier than her classmates.

معنی(example):

نگرش بیشتر گزارش‌دهنده او معمولاً دوستانش را عصبانی می‌کند.

مثال:

His narkier attitude often annoys his friends.

معنی فارسی کلمه narkier

: معنی narkier به فارسی

شخصی که بیشتر از دیگران از اطرافیان خود خبر می‌دهد و به مقامات گزارش می‌کند.