معنی فارسی narrante
B1نارانته، موجودی خیالی که ممکن است در ادبیات یا فرهنگ عامه وجود داشته باشد.
A fictional creature often depicted in stories or literature.
- OTHER
example
معنی(example):
نارانته یک موجود خیالی در داستان است.
مثال:
The narrante is a fictional creature in the story.
معنی(example):
در رمان، نارانته نقش کلیدی در طرح داستان دارد.
مثال:
In the novel, the narrante plays a key role in the plot.
معنی فارسی کلمه narrante
:
نارانته، موجودی خیالی که ممکن است در ادبیات یا فرهنگ عامه وجود داشته باشد.