معنی فارسی narrater

B1

راوی، شخصی که داستان یا متنی را روایت می‌کند.

A person who narrates or tells a story.

example
معنی(example):

راوی کار فوق‌العاده‌ای در به حیات آوردن شخصیت‌ها انجام داد.

مثال:

The narrater did an excellent job bringing the characters to life.

معنی(example):

به عنوان یک راوی، صدای او منحصر به فرد است و توجه تماشاگران را جلب می‌کند.

مثال:

As a narrater, she has a unique voice that captivates the audience.

معنی فارسی کلمه narrater

: معنی narrater به فارسی

راوی، شخصی که داستان یا متنی را روایت می‌کند.