معنی فارسی narrative verdict
B2رأی روایت‌گونه، نتیجه‌گیری که به صورت توصیفی و با رویکرد داستانی بیان می‌شود.
A verdict that includes a descriptive account of the circumstances surrounding the case.
- noun
noun
معنی(noun):
A verdict, given by a coroner, in which the cause of death is described, but not attributed to a named individual.
example
معنی(example):
هیئت منصفه در محاکمه یک رأی روایت‌گونه ارائه داد.
مثال:
The jury delivered a narrative verdict in the trial.
معنی(example):
یک رأی روایت‌گونه می‌تواند بینش بیشتری درباره زمینه پرونده ارائه دهد.
مثال:
A narrative verdict can provide insight into the case context.
معنی فارسی کلمه narrative verdict
:
رأی روایت‌گونه، نتیجه‌گیری که به صورت توصیفی و با رویکرد داستانی بیان می‌شود.
