معنی فارسی narrow down
B1محدود کردن، به معنای کاهش تعداد گزینه‌ها یا انتخاب‌ها به تعداد کمتری است.
To reduce the number of possibilities or options.
- verb
verb
معنی(verb):
To make more specific.
مثال:
After consulting with witnesses, the police narrowed down the suspects to those who had facial hair.
example
معنی(example):
ما باید گزینه‌های خود را قبل از گرفتن تصمیم محدود کنیم.
مثال:
We need to narrow down our options before making a decision.
معنی(example):
او مجبور بود انتخاب‌های خود را به سه گزینه محدود کند.
مثال:
She had to narrow down her choices to just three.
معنی فارسی کلمه narrow down
:
محدود کردن، به معنای کاهش تعداد گزینه‌ها یا انتخاب‌ها به تعداد کمتری است.
