معنی فارسی nascence
B2زاییدهگی، به معنای مرحله ابتدایی یا شروع یک فرآیند.
The process of coming into being or development.
- NOUN
example
معنی(example):
زاییدهگی پروژه همه افراد درگیر را هیجانزده کرد.
مثال:
The nascence of the project excited everyone involved.
معنی(example):
زاییدهگی به مراحل ابتدایی توسعه اشاره دارد.
مثال:
Nascence refers to the beginning stages of development.
معنی فارسی کلمه nascence
:
زاییدهگی، به معنای مرحله ابتدایی یا شروع یک فرآیند.