معنی فارسی natal

B2

مربوط به زادگاه یا زمان زاد، معمولاً در زمینه‌های اجتماعی و تحصیلی استفاده می‌شود.

Related to birth or origin, often used to refer to one's home country or birthplace.

adjective
معنی(adjective):

Of or relating to birth.

example
معنی(example):

او پس از سال‌ها به کشور زادگاهش بازگشت.

مثال:

She returned to her natal country after many years.

معنی(example):

فضای زادگاهی برای رشد کودک بسیار مهم است.

مثال:

Natal space is vital for a child's development.

معنی فارسی کلمه natal

: معنی natal به فارسی

مربوط به زادگاه یا زمان زاد، معمولاً در زمینه‌های اجتماعی و تحصیلی استفاده می‌شود.