معنی فارسی natally
B1به معنای از نظر تولد یا متولد شده.
In a manner pertaining to birth or origin.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در یک شهر کوچک متولد شده است.
مثال:
He was born natally in a small town.
معنی(example):
او به طور تولدی، شروع به کشف میراث خود کرد.
مثال:
Natally, she started exploring her heritage.
معنی فارسی کلمه natally
:
به معنای از نظر تولد یا متولد شده.