معنی فارسی natator
B1ناتاتور، به موجوداتی مربوط میشود که برای شنا طراحی شدهاند.
An organism that is adapted for swimming; a swimmer.
- NOUN
example
معنی(example):
ناتاتور به خاطر توانایی شناگری ماهرانهاش شناخته شده است.
مثال:
The natator is known for its skilled swimming ability.
معنی(example):
در زیستشناسی، ناتاتور به موجودی اشاره دارد که برای شنا کردن سازگار است.
مثال:
In biology, a natator refers to an organism that is adapted for swimming.
معنی فارسی کلمه natator
:
ناتاتور، به موجوداتی مربوط میشود که برای شنا طراحی شدهاند.