معنی فارسی natatorial

B2

مرتبط با مهارت‌ها یا ویژگی‌های شناگری.

Pertaining to or characterized by swimming or swimming skills.

example
معنی(example):

مهارت‌های شناوری شناگر چشمگیر بود.

مثال:

The natatorial skills of the swimmer were impressive.

معنی(example):

او به خاطر دستاوردهای شناوری‌اش در مسابقه مورد تقدیر قرار گرفت.

مثال:

He was awarded for his natatorial achievements in the competition.

معنی فارسی کلمه natatorial

: معنی natatorial به فارسی

مرتبط با مهارت‌ها یا ویژگی‌های شناگری.