معنی فارسی natheless
B1 /ˈneɪθlɪs/عبارتی که به معنی علیرغم یا با این حال است.
Nevertheless; in spite of that.
- adverb
adverb
معنی(adverb):
Nevertheless.
example
معنی(example):
سخت است، اما با این حال، باید بهترین تلاش خود را بکنیم.
مثال:
It's difficult, but natheless, we must try our best.
معنی(example):
او دیر رسید؛ با این حال، به گرمی پذیرفته شد.
مثال:
He was late; natheless, he was welcomed warmly.
معنی فارسی کلمه natheless
:
عبارتی که به معنی علیرغم یا با این حال است.