معنی فارسی nationbuilding

B2

کشور سازی به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که برای تشکیل، تقویت یا بازسازی نهادهای دولت و جامعه یک کشور انجام می‌گیرد.

The process of constructing or structuring a national identity using the power of the state.

example
معنی(example):

دولت بر ایجاد یک جامعه پایدار تمرکز دارد.

مثال:

The government is focused on nationbuilding to create a stable society.

معنی(example):

کشور سازی می‌تواند به کاهش درگیری‌ها در مناطق جنگ‌زده کمک کند.

مثال:

Nationbuilding can help reduce conflicts in war-torn areas.

معنی فارسی کلمه nationbuilding

: معنی nationbuilding به فارسی

کشور سازی به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که برای تشکیل، تقویت یا بازسازی نهادهای دولت و جامعه یک کشور انجام می‌گیرد.