معنی فارسی native/native

B1

بومی، به چیزی اشاره دارد که به طور طبیعی در یک مکان خاص وجود دارد و به عنوان زبان یا فرهنگ اصلی یک فرد یا گروه شناخته می‌شود.

Being the first language a person learns at home, or something that originates from a particular place.

example
معنی(example):

او به طور روان فرانسوی را به عنوان زبان مادری صحبت می‌کند.

مثال:

She speaks native French fluently.

معنی(example):

گیاهان بومی در این منطقه منحصر به فرد هستند.

مثال:

The native plants in this region are unique.

معنی فارسی کلمه native/native

:

بومی، به چیزی اشاره دارد که به طور طبیعی در یک مکان خاص وجود دارد و به عنوان زبان یا فرهنگ اصلی یک فرد یا گروه شناخته می‌شود.