معنی فارسی nattle

B1

صحبت کردن بی‌وقفه و بی‌فایده، معمولاً به صورت غیررسمی.

To talk casually without any significant purpose.

example
معنی(example):

آنها ساعت‌ها درباره مسائل بی‌اهمیت صحبت می‌کردند.

مثال:

They would nattle for hours about trivial matters.

معنی(example):

راحت است که وقتی با دوستان هستید، به صحبت کردن بپردازید.

مثال:

It's easy to nattle when you're with friends.

معنی فارسی کلمه nattle

: معنی nattle به فارسی

صحبت کردن بی‌وقفه و بی‌فایده، معمولاً به صورت غیررسمی.