معنی فارسی naturelle
B1به معنای طبیعی و عاری از مواد شیمیایی، معمولاً مرتبط با زیبایی و جذابیت.
Referring to something that is natural or not artificially altered.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراح برای پروژه یک پالت طبیعی انتخاب کرد.
مثال:
The designer chose a naturelle palette for the project.
معنی(example):
این پارچه در تماس با پوست بسیار طبیعی به نظر میرسد.
مثال:
This fabric feels very naturelle against the skin.
معنی فارسی کلمه naturelle
:
به معنای طبیعی و عاری از مواد شیمیایی، معمولاً مرتبط با زیبایی و جذابیت.