معنی فارسی naughty-boy

B1

پسر بازیگوش به پسری اطلاق می‌شود که به طور مکرر کارهای نامناسب و شیطنت‌آمیز انجام می‌دهد.

A boy who behaves badly or mischievously.

example
معنی(example):

پسر بازیگوش بر روی دوستانش حقه بازی کرد.

مثال:

The naughty boy played tricks on his friends.

معنی(example):

رفتار بازیگوش او باعث دردسرش در مدرسه شد.

مثال:

His naughty behavior got him into trouble at school.

معنی فارسی کلمه naughty-boy

: معنی naughty-boy به فارسی

پسر بازیگوش به پسری اطلاق می‌شود که به طور مکرر کارهای نامناسب و شیطنت‌آمیز انجام می‌دهد.