معنی فارسی nautiliform

B1

شکلی که شبیه به ناتولوس است، اغلب برای توصیف اشکال استفاده می‌شود.

Resembling the shape of a nautilus.

example
معنی(example):

ساختار ناتولفور صدف بسیار پیچیده است.

مثال:

The nautiliform structure of the shell is quite intricate.

معنی(example):

الگوهای ناتولفور را می‌توان در گونه‌های مختلف دریایی یافت.

مثال:

Nautiliform patterns can be found in various marine species.

معنی فارسی کلمه nautiliform

: معنی nautiliform به فارسی

شکلی که شبیه به ناتولوس است، اغلب برای توصیف اشکال استفاده می‌شود.