معنی فارسی navy
B1 /ˈneɪvi/نیروی دریایی، یکی از شاخه‌های نظامی کشور که وظیفه حفاظت از منافع و سرزمین‌های دریایی را بر عهده دارد.
The branch of a nation's armed services that conducts military operations at sea.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
A country's entire sea force, including ships and personnel.
معنی(noun):
A governmental department in charge of a country's sea force.
معنی(noun):
A dark blue colour, usually called navy blue.
adjective
معنی(adjective):
Having the dark blue colour of navy blue.
معنی(adjective):
Belonging to the navy; typical of the navy.
example
معنی(example):
نیروی دریایی از کشور ما در دریا دفاع می‌کند.
مثال:
The navy defends our country at sea.
معنی(example):
او برای خدمت به کشورش به نیروی دریایی پیوست.
مثال:
He joined the navy to serve his nation.
معنی فارسی کلمه navy
:
نیروی دریایی، یکی از شاخه‌های نظامی کشور که وظیفه حفاظت از منافع و سرزمین‌های دریایی را بر عهده دارد.
