معنی فارسی nawob

B2

نایب، عنوانی برای فردی که در موقعیتی با قدرت و نفوذ قرار دارد.

A title for someone in a position of authority and influence.

example
معنی(example):

نایب یک شخصیت مهم در سلسله‌مراتب محلی بود.

مثال:

The nawob was a significant figure in the local hierarchy.

معنی(example):

او توسط جامعه به عنوان یک نایب مورد احترام بود.

مثال:

He was respected as a nawob by the community.

معنی فارسی کلمه nawob

: معنی nawob به فارسی

نایب، عنوانی برای فردی که در موقعیتی با قدرت و نفوذ قرار دارد.