معنی فارسی nayward
B1به سمت نه یا مخالفت، در جهت منفی.
Towards denial or disagreement; a rare term.
- ADVERB
example
معنی(example):
کشتی به سمت طوفان در حال حرکت بود.
مثال:
The ship sailed nayward towards the storm.
معنی(example):
او با اراده به سمت جمعیت حرکت کرد.
مثال:
He walked nayward with determination against the crowd.
معنی فارسی کلمه nayward
:
به سمت نه یا مخالفت، در جهت منفی.