معنی فارسی nazir

B1

نازی، فردی که نظارت بر فعالیت‌های اجتماعی یا مذهبی را بر عهده دارد.

An individual who oversees social or religious activities within a community.

example
معنی(example):

نازیری بر فعالیت‌های جامعه نظارت می‌کند.

مثال:

The nazir oversees the community's activities.

معنی(example):

به عنوان یک نازی، او مسئولیت‌های زیادی دارد.

مثال:

As a nazir, he has significant responsibilities.

معنی فارسی کلمه nazir

: معنی nazir به فارسی

نازی، فردی که نظارت بر فعالیت‌های اجتماعی یا مذهبی را بر عهده دارد.