معنی فارسی neatly

B1 /ˈniːtli/

به طور منظم، به شیوه‌ای مرتب و دقیق.

In a tidy or orderly manner.

adverb
معنی(adverb):

In a neat manner.

example
معنی(example):

او لباس‌ها را به طور مرتب تا کرد.

مثال:

She folded the clothes neatly.

معنی(example):

ارائه به طور مرتب سازماندهی شده بود.

مثال:

The presentation was neatly organized.

معنی فارسی کلمه neatly

: معنی neatly به فارسی

به طور منظم، به شیوه‌ای مرتب و دقیق.