معنی فارسی neback

B1

قسمتی از یک شیء که در سمت پشت یا زیر آن قرار دارد، معمولاً به ویژگی‌های غیرقابل مشاهده اشاره دارد.

The back or rear part of something.

example
معنی(example):

پشت کوه از جلو سخت‌تر برای صعود است.

مثال:

The neback of the mountain is harder to climb than the front.

معنی(example):

آنها به دنبال گنج‌های پنهان به پشت دره رفتند.

مثال:

They explored the neback of the valley for hidden treasures.

معنی فارسی کلمه neback

: معنی neback به فارسی

قسمتی از یک شیء که در سمت پشت یا زیر آن قرار دارد، معمولاً به ویژگی‌های غیرقابل مشاهده اشاره دارد.