معنی فارسی nebulated

B1

نبلوله‌ای، به وصف ساختارهایی اشاره دارد که شکل یا الگوهای خاصی دارند.

Descriptive of a structure that has specific forms or patterns.

example
معنی(example):

ساختار نبلوله‌ای جذاب بود.

مثال:

The nebulated structure was fascinating.

معنی(example):

محققان الگوهای نبلوله‌ای را در ابرها مشاهده کردند.

مثال:

Researchers observed the nebulated patterns in the clouds.

معنی فارسی کلمه nebulated

: معنی nebulated به فارسی

نبلوله‌ای، به وصف ساختارهایی اشاره دارد که شکل یا الگوهای خاصی دارند.