معنی فارسی nebulously
B1بهطور مبهم و نامشخص، قابل درک نیست و شفافیت ندارد.
In a vague or unclear manner; not definite or precise.
- ADVERB
example
معنی(example):
آسمان بهطور مبهمی با ابرها پوشیده شده بود.
مثال:
The sky was nebulously covered with clouds.
معنی(example):
او به طور مبهمی درباره برنامههای آیندهاش صحبت کرد.
مثال:
She spoke nebulously about her future plans.
معنی فارسی کلمه nebulously
:
بهطور مبهم و نامشخص، قابل درک نیست و شفافیت ندارد.