معنی فارسی necessist
B2فردی که به ضرورتگرایی اعتقاد دارد.
One who adheres to the philosophy of necessism.
- NOUN
example
معنی(example):
یک ضرورتگرا جهان را از دریچه اجتنابناپذیری میبیند.
مثال:
A necessist views the world through a lens of inevitability.
معنی(example):
ضرورتگرایان ادعا میکنند که اراده آزاد یک توهم است.
مثال:
Necessists argue that free will is an illusion.
معنی فارسی کلمه necessist
:
فردی که به ضرورتگرایی اعتقاد دارد.