معنی فارسی neckful
B1پرتو یا مقدار قابل توجهی که به دور گردن، عموماً در ارتباط با صدا و تنفس به کار میرود.
A large quantity, often referring to breath or sound emanating from the area around the neck.
- NOUN
example
معنی(example):
او قبل از شیرجه زدن به استخر، مقدار زیادی هوا به داخل ریهاش کشید.
مثال:
He took a neckful of air before diving into the pool.
معنی(example):
صدای قهری که از دل، مثل صداهایی از گلو تولید شد، در اتاق طنین انداز شد.
مثال:
The neckful of laughter echoed through the room.
معنی فارسی کلمه neckful
:
پرتو یا مقدار قابل توجهی که به دور گردن، عموماً در ارتباط با صدا و تنفس به کار میرود.