معنی فارسی neckward

B1

به سمت گردن، اشاره به حرکتی در سمت گردن.

In the direction of the neck; a term often used to describe turning one's head.

example
معنی(example):

گربه به سمت گردن خود چرخید تا به پرنده نگاه کند.

مثال:

The cat turned neckward to look at the bird.

معنی(example):

او به سمت گردن خود نگاهی انداخت وقتی که صدایی را از پشت سر شنید.

مثال:

He glanced neckward as he heard a noise behind him.

معنی فارسی کلمه neckward

: معنی neckward به فارسی

به سمت گردن، اشاره به حرکتی در سمت گردن.