معنی فارسی necrotic
B2نکروتیک، به بافتهای مرده یا آسیبدیده اشاره دارد.
Relating to or affected by necrosis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک بافتی نکروتیک را مشاهده کرد که نیاز به توجه فوری داشت.
مثال:
The doctor noticed necrotic tissue that needed immediate attention.
معنی(example):
تغییرات نکروتیک در ناحیه آسیبدیده مشهود بود.
مثال:
Necrotic changes were evident in the affected area.
معنی فارسی کلمه necrotic
:
نکروتیک، به بافتهای مرده یا آسیبدیده اشاره دارد.