معنی فارسی necrotizing
B2به نوعی عفونت اشاره دارد که منجر به نکروزیس بافت میشود.
Causing necrosis.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To undergo, or to cause necrosis; to become or to make necrotic
adjective
معنی(adjective):
Causing necrosis
example
معنی(example):
عفونتهای نکروتیزان میتوانند بسیار خطرناک باشند.
مثال:
Necrotizing infections can be very dangerous.
معنی(example):
او به بیماری نکروتیزان مبتلا شد.
مثال:
She was diagnosed with a necrotizing disease.
معنی فارسی کلمه necrotizing
:
به نوعی عفونت اشاره دارد که منجر به نکروزیس بافت میشود.